کۆمەڵە_رێكخراوی كوردستانی حیزبی كۆمونیستی ئیران
وتاری ڕۆژ

جامعه ایران از جنبش دانشجوئی مسئولیت و تعهد فراتری را می طلبد

دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی از چند روز پیش دست بکار شده اند، تا شانزدهم آذر روز دانشجو را از محتوا و حکمت اعتراضی و مبارزاتی آن خالی کنند و همان بلائی را که بر سر روزهای دیگر، نظیر روز کارگر و روز زن و روز دانش آموز و غیره در آورده اند، بر سر این روز مهم در تاریخ جنبش دانشجوئی ایران هم در آورند. در این زمینه بین اصواگرایان و جناح دولت بر سر اشغال تریبون سخنرانی ها در دانشگاهها، رقابت فشرده ای هم در جریان است. منصور غلامی وزیر علوم و آموزش عالی در گفتوگو با خبرگزاری دولتی ایلنا با اشاره به تعیین 100 سخنران از اصولگریان، برای سخنرانی در مراسم های فرمایشی، گلایه می کند، که: “چرا این جناح سعی میکند همه تریبونها را در اختیار بگیرد و در این مورد حتی با وی مشورتی هم نشده است.” وزیر علوم در این گفتوگو پنهان نمیکند که مسئله مهم برای دولت مدیریت کردن مراسم ها است. وی در جواب به این سئوال که خود روحانی در این روز در کدام دانشگاه سخنرانی خواهد کرد ، می گوید باید از مدیران همه دانشگاهها سوال کنیم ببینیم کدام یک از آنها ظرفیت مدیریت سخنرانی رئیس جمهور را خواهند داشت و در این مورد هنوز تصمیمی گرفته نشده است. منظور از مدیریت هم البته این است که عکس العمل های اعتراضی دانشجویان در اینگونه مراسم ها را چگونه کنترل کنند. در سالهای گذشته دیده ایم علیرغم اینکه مراسم دولتی و فرمایشی هم بوده است، دانشجویان جسور نگذاشته اند، سخنرانان دولتی، یکه تاز میدان باشند و به راحتی تریبون روز دانشجو را به ابزار تبلیغات حکومتی تبدیل کنند. رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی هم ، هر کدام به نوبه خود در این مورد خاطرات تلخی دارند. از اینرو وزیر علوم حق دارد در اینکه نگران ” مدیریت” مراسم باشد و بگوید: ” آقای روحانی در این مورد هنوز تصمیمی نگرفته اند”.

روحانی حق دارد که از حضور در جمعهای دانشجوئی نگران باشد و تا زمانیکه اطمینان حاصل نکند از اینکه سالن سخنرانی از بسیجی ها و طرفداران رژیم برای کف زدن و تائید کردن و هورا کشیدن انباشته نشده است، در آن حضور پیدا نکند. واقعیت این است که توده دانشجویان از روحانی و دولتش به حق دل پری دارند و چنانچه کوچکترین مجالی بیابند، اجازه نخواهند داد، روحانی و یا هر سخنران دولتی دیگری با خیال راحت اراجیف خود را به خورد توده دانشجویان بدهد. در دوره حکومت روحانی بود که نه تنها وعده های انتخاباتیش عملی نشدند، بلکه در 5 ساله دولت وی، محیط پلیسی در دانشگاهها تشدید شد و دهها دانشجوی مبارز حتی به خاطر دفاع از حقوق صنفی خود، ستاره دار و سپس اخراج شدند و یا به زندان افتادند، طرح ارتجاعی”سهمیه بندی جنسیتی” و در نتیجه آن محروم کردن دختران از تحصیل در دهها رشته دانشگاهی، تکمیل شد، در محتوای درسهای علوم انسانی تغییرات ضد علمی و ارتجاعی وارد شد، دهها استاد مورد اعتماد و محبوب دانشجویان از دانشگاهها اخراج و یا اجبارا بازنشسته شدند، هزینه های گزاف برای شهریه و خوابگاه و تغذیه به دانشجویان تحمیل شد و بسیاری محدودیت و محرومیتهای دیگر.

اما سنت بزرگداشت روز دانشجو نه تنها هیچگونه ارتباطی با این گونه نمایشهای دولتی ندارد، بلکه درست برعکس، بر علیه آن و برای خنثی کردن آن است. بعلاوه دانشگاهها به عنوان بخشی از جامعه ایران نمی توانند از تاثیر آنچه که در خارج از دانشگاه در جریان است، برکنار باشند. جنبش دانشجوئی ایران و بویژه جناح چپ این جنبش، همواره با اعتراضات و مبارزات توده ای مردم بر علیه رژیم و برای کسب حقوق پایمال شده همراه و در مقاطعی پیشرو آن بوده است. اگرچه حرکتهای دانشجویان در چند سال اخیر عمدتا بر سر مسائل صنفی آغاز شده اند، اما مانند همه عرصه دیگر مبارزات اجتماعی در ایران، به دلیل شرایط عمومی جامعه و عکس العمل رژیم، به سرعت از سطح مسائل صنفی فراتر رفته و مسائل اجتماعی و سیاسی بیرون از دانشگاه را منعکس کرده است. بخش چپ جنبش دانشجویی ایران در سال های اخیر با اتکا به این تجارب و پیشینه تاریخی خود، و با دفاع از آرمانهای کارگری و سوسیالیستی نقش چشمگیری در ایجاد پیوند سیاسی و معنوی با فعالین و پیشروان مبارزات کارگران و زنان ایفا کرده است.

این واقعیت دارد که طی سالهای اخیر اعتراض به پادگانی کردن محیط های آموزشی، اعتراض به محروم و ستاره دار کردن دانشجویان، اعتراض به اخراج و بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه ها، اعتراض به تغییر مفاد دروس علوم انسانی، اعتراض به تفکیک جنسیتی دروس، کلاس ها و واحدهای آموزشی وغیره، مدام در جریان بوده است و از این لحاظ دانشگاه هر گز به کنترل بسیجان و سرسپردگان رژیم در نیامده است، اما امروز جامعه ایران از دانشگاه و از دانشجویان مسئولیت و تعهد فراتری را می طلبد.

در شرایط کنونی که از گوشه و کنار این جامعه، فریاد اعتراض و مبارزه بلند شده است، در شرایطی که ابعاد مبارزات کارگران رو به گسترش است، در شرایطی که زنان آزاده این جامعه در عرصه های مختلف در مقابل ارتجاع اسلامی سینه سپر کرده اند، در شرایطی شاهد حرکتهای توده ای گسترده ای در کردستان هستیم که نشان از زنده بودن جنبش انقلابی مردم کردستان دارد، در چنین شرایطی بطور طبیعی باید انتظار داشت که جنبش دانشجوئی نیز، که از تجربه و سنتهای مبارزاتی ارزنده ای برخوردار است، خود را با فضای عمومی جامعه و مطالبات و خواسته های حق طلبانه محرومان و ستم دیدگان هماهنگ سازد. بگذار امسال نیز در 16آذر روز دانشجو، شاهد نمادی از این جهت گیری جنبش دانشجوئی باشیم.

بابەتی پەیوەندیدار

گەندەڵی ئیداری، دارایی، ئەخلاقی و سیاسیی ڕژیمی ئیسلامی، لە سەرەوە دەست پێدەکات

-

خەباتی ژنانی ئێران لەپێناو بەدەستهێنانی ئازادی و بەرابەری، لە چوارچێوەی ئازاد پۆشی تێدەپەڕێت

-

خانەنشینان لە پێناو بژێوی ژیان و ئازادیدا خەبات دەکەن

-

کۆماری ئیسلامی لە دوژمنایەتی لەگەڵ خەڵکدا هیچ سنوورێک ناناسێت

-

بەرز و بەڕێز  بێت یادی قوربانیانی شیمیابارانی مقەڕەکانی ناوەندی کۆمەڵە لەلایەن ڕژیمی بەعسی عێراقەوە

-

دەوری دووەمی گاڵتە جاری هەڵبژاردنی مەجلیسی دوازدەیەم وپەرەسەندنی ناکۆکییە ناوخۆییەکانی بەرپرسانی ڕژیم

-