در روزهای اخیر در حالی که حتی محمود احمدینژاد، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی و رئیس جمهور سابق رژیم نیز، از وزارت کشور برای برگزاری تجمع اعتراضی درخواست مجوز می کند، بار دیگر موقعیت اصلاح طلبان حکومتی و رابطه این جریان با دولت حسن روحانی به موضوع داغ مطبوعات و رسانه های وابسته به آنها تبدیل شده است. سعید حجاریان که از نظریه پردازان اصلاح طلبان حکومتی به شمار می آید و زمانی با این جمله مشهور که “حاضریم دندانههای کلید آقای روحانی باشیم” از دولت روحانی حمایت کرده بود،اخیرا در گفت و گوی اختصاصی با “تسنیم” از زاویه دار شدن بخشی از اصلاح طلبان حکومتی با دولت روحانی سخن می گوید. وی در این گفت و گو تأکید کرده “ما با دکتر روحانی عقدی بهصورت ائتلاف نبسته بودیم. ایشان وعدههایی به مردم دادند و مردم هم بهدلیل همان وعدهها پای صندوق رأی رفتند. دفاع ما، براساس همین وعدهها بود و نه خواستههای حداکثری خودمان. اما، ایشان به بسیاری از وعدههایش یا نخواست یا نتوانست عمل کند و فیالواقع زمانیکه از خود عبور کرد، طبعاً بخشی از اصلاحطلبان هم ناگزیر با ایشان زاویه پیدا کردند.”
در همانحال صادق زیبا کلام از دیگر ایدئولوگ های این جریان حکومتی گفته است:”ما باید به مردم بگوییم،این اصلاحطلبان بودند که از شما خواستند که در انتخابات شرکت کنید و به آقای روحانی رأی دهید”. “ما مسئولیت حمایت از دولت آقای روحانی را میپذیریم و شرمنده هستیم که آقای روحانی به وعدههای انتخاباتی خود پایبند نبود.”زیباکلام ضمن اذعان به این واقعیت که امروز تنها موقعیت روحانی نیست که افول کرده بلکه اعتبار اجتماعی اصلاحطلبان نیز بهواسطه عملکرد دولت روحانی آسیب جدی دیده، خطاب به حجاریان می گوید: “حرف من به آقای حجاریان این است که مردم اسباببازی ما نیستند و ما نمیتوانیم از مسئولیت اجتماعی خود در قبال انتخاب روحانی شانه خالی کنیم.”
در واکنش به این اظهار نظرات،محمود واعظی رئیس دفتر روحانی گفته است: “انتقادهای جدید اصلاحطلبان از دولت به خاطر “انتخابات بعدی” است، اما این موضوع به “رأیآوری” آنها منجر نخواهد شد.او تأیید کرد که بین دولت و اصلاحطلبان فاصله افتاده است. حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار و از دیگر چهره های اصلاح طلب حکومتی مأیوسانه می گوید: “با این دست فرمان همه ما در انتخابات بعد بازندهایم”.
موقعیت جدید اصلاح طلبان حکومتی که ایدئولوگ های این جریان از آن شکوه می کنند، ازپس لرزه های سیاسی خیزش سراسری تهیدستان شهری در دی ماه سال گذشته است. این گفته که اعتبار اجتماعی اصلاح طلبان بهواسطه عملکرد دولت روحانی آسیب جدی دیده و یا این جمله حجاریان که می گوید:”فیالواقع زمانیکه که روحانی از خود عبور کرد، طبعاً بخشی از اصلاحطلبان هم ناگزیر با ایشان زاویه پیدا کردند.”در واقع اسم رمز عبور توده ها از اصلاح طلبان حکومتی است. توده های به پا خاسته که در جریان خیزش سراسری دی ماه علیه فقر، گرانی، بیکاری و سلطه مذهب و تحقیر هر روزه به خیابان ها آمدند و همزمان با فریاد “نان، کار، آزادی” شعار “مرگ بر روحانی”، “مرگ بر دیکتاتور”،”اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمامه ماجرا” سر دادند، در واقع با بانگ رسا اعلام کردند که نه یک جناح از رژیم، بلکه کلیت رژیم جمهوری اسلامی را عامل و مسبب مصائبی می دانند که گریبان جامعه را گرفته است. مطالبات خیزش سراسری تهیدستان شهری در دی ماه۹۶ امروزه از طریق تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگران، مبارزات و اعتصابات سراسری معلمان و رانندگان کامیون و اعتراضات گسترده دانشجویان و بازنشستگان بدون توهم به هیچکدام از جناح های رژیم پیگیری می شوند. در واقع خیزش سراسری دی ماه در همانحال که به سلطه گفتمان اصلاح طلبی بر فضای سیاسی ایران پایان داده، مبارزه برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را وارد فاز نوینی کرده است.
اما بر خلاف ادعای ایدئولوگ های اصلاح طلبان حکومتی، موقعیت جدید و روند تجزیه این جریان و عبور توده ها از آن تنها به دلیل حمایت و همکاری آنها با دولت روحانی نیست، جریان اصلاح طلبی به عنوان بخشی از ساختار حکومتی در تمام جنایاتی که این رژیم علیه مردم ایران انجام داده و فقر و فلاکتی که به مردم تحمیل کرده شریک هستند. در رویارویی با خیزش دی ماه و اعتراضات کارگری و توده ای جاری نیز هم سویی و توافق اصلاحطلبان حکومتی با سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و خامنه ای بار دیگر چهره حقیقی اصلاح طلبان را برای همه بر ملا کرده است. خیزش سراسری دی ماه و تداوم اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای پاسخ مردم کوچه و خیابان است به پیامد سیاست های اقتصادی نئولیبرالی که کار و زندگی و معیشت میلیون ها تن از کارگران و مردم زحمتکش ایران را به مرز غیر قابل تحملی رسانده است. از دولت رفسنجانی گرفته تا دولت اصلاح طلب محمد خاتمی و احمدی نژاد تندرو و روحانی اعتدال گرا همه پیرو و مجری همان سیاست هایی بوده اند که چرخ زندگی مردم را به گل نشانده اند. کارگرانی که برای رسیدن به خواسته هایشان اعتصاب و اعتراض می کنند، معلمان و رانندگانی که اعتصاب سراسری سازمان می دهند، دانشجویان و بازنشستگانی که تجمع های اعتراضی برپا می کنند در تجربه زندگی تحت حاکمیت این رژیم به این نتیجه رسیده اند که چرخه تکراری چند دهه گذشته و دست به دست شدن دولت ها و تغییر آرایش سیاسی جناح های حکومتی از رفسنجانی به اصلاح طلبان حکومتی، از اصلاحطلبان به تندروهای دولتهای هشتم و نهم و سپس بهاعتدال گرایان دولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ تأثیری در زندگی واقعی آنها نداشته و از اینروست که نه تنها باید از اصلاح طلبان حکومتی عبور کنند، نه تنها باید رژیم جمهوری اسلامی را با کلیه جناح هایش به زیر بکشند، بلکه باید به فراسوی نیروهای اپوزیسیون بورژوایی که همین نسخه های نئولیبرالی را برای آنها می پیچند حرکت کنند.